یادداشت های کوهنوردی و زندگی

در سال های دور زمانی که سر جلسه امتحانات برگه های امتحانی ما را مهر میزدند همیشه در دلم می گفتم ای کاش من به جای معلم بودم تا ورقه های دانش آموزان را مهر می زدم.چه لذتی می بردم از این فکر. دیروز جلسه امتحان ترم اول بود و داشتم برگه های امتحانی بچه ها را مهر می زدم ناخودآگاه به سالهای کودکی و دانش آموزی ام سفر کردم در حالی که برگه ها را مهر می زدم اما قلب و فکرم در گذشته مانده بود،تنها لذت این کار برایم تداعی گذشته های دور بود. ای کاش می شد دوباره به دوران کودکی برگشت. یاد آن آموزگار ساده پوش                        یاد آن گچها که بودش روی دوش ای معلم هم نام و هم یادت به خیر          یاد درس آب ,یاد,کودکی ...ادامه مطلب

امروز در ایستگاه متروی تجریش خانم و آقایی با کوله پشتی و سایر تجهیزات کوهنوردی سوار مترو شدند و در کنارم قرار گرفتند و من آنچنان با  حسرت به آنان نگاه میکردم همانگونه که دخترکی بینوا به عروسک پشت ویترین مغازه می نگرد برای لحظاتی احساس کردم معنای نگاه حسرت آمیز من را فهمیدند مدتی طولانیست که غرق در زندگی و روزمرگی باعث شده از کوه و کوهنوردی دور باشم.کوه به من امید،توان،نشاط و آرامش میدهد و برای برگشتن دوباره به کوهنوردی لحظه شماری میکنم.,فیلم آلونک یاد کوه,یاد یاران کوهدشت ...ادامه مطلب

در روز 21 فروردین فرزند دوست عزیزم استاد محمدصادق شیرزاد ماسال به نام محمدساجد دانشجوی مهندسی نفت در مسیر دانشگاه در سانحه ی تصادف از دیار فانی به دیار باقی کوچ نمودند و با این سفر ابدی همه دوستان و دوستداران خاندان بزرگ شیرزاد را غرق در ماتم و اندوه نمودند. بزرگان را در لحظات سخت و جانکاه میتوان شناخت شب قبل از مراسم تشییع استاد با گلویی پر از بغض و اندوه گفتند:دعا کنید از این غم و مصیبت انگشت نما نشوم و از خداوند تقاضای صبر برایم کنید و روز تشییع خداوند چه صبری به این بزرگ مرد داده بود. روان ساجد عزیز در آرامش ابدی باد. , ...ادامه مطلب